«خورشید مهرت از پشت میله ها سر خواهد زد»
نگاهش، خورشید مهری را می مانست که همه را از نور عطوفت و بخشش خویش گرما می داد و فضای سرد و بی رحم زندان را چون روزهای آفتابی بهار می کرد.
زندان بصره بود و تاریکی تنهایی و سیاهی غل و زنجیر و طنین ناله های زندانیانی که شکنجه می شدند.
در زندان هارون الرشید (لعنة اللّه علیه)، فرقی نمی کرد که به چه گناهی مجازات انجام می گرفت، فقط اگر زندانی از شیعیان علوی بود، دیوارهای زندان بر او تنگتر و خشن تر می شد.
در میان ناله های زندانیان، صدای ذکر مرد خدایی شنیده می شد که جز به نام خدا، کلمه ای دیگر بر زبان نمی راند. بارها خواستیم او را از پشت میله های زندان ببینیم، اما جز سایه عبادت او بر روی دیوارها، چیزی ندیدیم.